اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نازک طبعی

نویسه گردانی: NAZK ṬBʽY
نازک طبعی . [ زُ طَ ] (حامص مرکب ) زودرنجی . بی تحملی : مرا حیائی مناع است و نازک طبعی با آن یار است . (چهار مقاله ). || نازک چری . نازک خوراکی . در غذا ایراد گرفتن . همه غذائی نخوردن : ازین نازک طبعی ، خرده گیری ، عیبجوئی ، بدخوئی که از آب کوثر نفرت داشتی . (سندبادنامه ص 206).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.