اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناس

نویسه گردانی: NAS
ناس . (اِخ ) نام قریه ای بزرگ از نواحی خراسان . (تاج العروس ). قریه ٔ بزرگی است بنواحی ابیورد. (از سمعانی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نعص . [ ن َ ع َ ] (ع اِمص ) خمیدگی و برگردیدگی . ۞ (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). تمایل . (از متن اللغة). || (مص ) متمایل گ...
نأث . [ ن َءْث ْ ] (ع مص ) دور شدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). دور شدن از چیزی . (از المنجد). || کوشیدن . (از من...
نعث . [ ن َ ] (ع مص ) گرفتن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). گرفتن چیزی را. (از اقرب الموارد) (از المنجد): نعثه ؛ اخذه و تناوله . (متن اللغة).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.