گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ناسو نویسه گردانی: NASW ناسو. [ س َ ] (اِخ ) ۞ شاهزاده ٔ اورانژ ۞ که از سال 1533 تا1584 م . فرمانروائی کرد. او کوشش کرد که هلند را ازتسلط اسپانیا نجات دهد و در نتیجه ٔ ترور کشته شد. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی ناسو ناسو. [ س ُ ] (اِخ ) ۞ یکی از شهرهای قدیم آلمان (پروس ) در کنار رودخانه ٔ لاهْن ۞ از شعب رود راین ۞ . ناسو ناسو. [ س َ ] (اِخ ) ۞ پایتخت جزایر باهاما ۞ که 13000 تن جمعیت دارد و در جزیره ٔ نیو پرویدانس قرار دارد. ناسو ناسو. [ س َ ] (اِخ ) ۞ امپراطورغرب (1292 - 1298 م .). است که در جنگ با آلبرت اطریش ۞ شکست خورد و کشته شد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود