اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناظم قمی

نویسه گردانی: NAẒM QMY
ناظم قمی . [ ظِ م ِ ق ُم ْ می ] (اِخ )مؤلف نگارستان سخن آرد: ناظم خان شاه فارغا مقامش بلده ٔ قم است و ... به هند از حضور شاه فرخ سیر به خطاب ناظم خانی مخاطب گردید و با سیدعبدالحسین بلگرامی محبت می ورزید» ۞ . او راست :
تلاش بی قراری باعث آرام شد دل را
طپیدن بال پرواز سبک روحی است بسمل را.
ندارد میل آمیزش به هستی رنگ تخمیرم
چو گرد از دامن قاتل توان افشاند تصویرم .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.