اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ناقه ٔ صالح

نویسه گردانی: NAQH ṢALḤ
ناقه ٔ صالح . [ ق َ / ق ِ ی ِ ل ِ ] (اِخ ) شتری که صالح پیغمبر برانگیخت معجزنمائی خویش را، و قوم عاد را از کشتن آن شتر برحذر داشت و چون قوم نصیحت واندرز صالح را ناشنوده گرفتند و شتر را کشتند، خداوند صاعقه ای بر آنان فروفرستاد و قوم تباه کار کافر رابکشت . رجوع به سوره ٔ هود آیات 62-69 و قصص قرآن ص 24 و البیان و التبیین ج 2 ص 186 و ج 3 ص 88 و همچنین رجوع به مدخل صالح در این لغت نامه شود :
ناقه ٔ صالح از حسد مکشید
پایه ٔ وقعه ٔ جمل منهید.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.