اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نبی

نویسه گردانی: NBY
نبی . [ ن َ بی ی / ن َ ] (از ع ، ص ، اِ) پیغمبر. رسول . (برهان قاطع). آگاه کننده از خدا. (السامی ) (دهار).پیغمبر. (منتهی الارب ) (دهار). نذیر. (منتهی الارب ). آنکه از خدای خبر دهد. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). نبی ، عام است خواه صاحب کتاب باشد یا نباشد، و رسول خاص است ، آنکه صاحب کتاب باشد. (غیاث اللغات از شرح نصاب ). فعیل است بمعنی فاعل اگر مشتق از «نباء» است که بمعنی خبر دادن باشد پس نبی بمعنی خبردهنده بود، یا مشتق از «نبو» که معنی علو و ارتفاع باشد، چون مرتبه ٔ نبی از دیگر مخلوقات ارفع و اعلی است نبی گفتند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). النبی ، من اوحی الیه بملک او الهم فی قلبه او نبه بالرؤیا الصالحة. فالرسول افضل بالوحی الخاص الذی فوق وحی النبوة لأن ّ الرسول هو من اوحی الیه جبرائیل خاصة بتنزیل الکتاب من اﷲ. (تعریفات ). ج ، انبیاء، نبیون ، انباء، نباء : به حق محمد که نبی برگزیده است . (تاریخ بیهقی ص 316).
شفیع مطاع نبی کریم
نسیم جسیم بسیم وسیم .

سعدی .


|| بلندقدر. (دهار). بلندشده . بزرگی داده شده بر جمیع خلق . (یادداشت مؤلف ). || زمین بلند. (ناظم الاطباء). آنچه مرتفع باشد از زمین . زمین مرتفع. (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). || راه واضح . (از معجم متن اللغة). || راه . طریق . (ناظم الاطباء). رجوع به نبی ٔ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
نبی شاه . [ ن َ ] (اِخ ) از شعرای پارسی گوی سند است . در قرن دوازدهم هجری میزیسته . مؤلف تذکره ٔ ید بیضا وی را به سال 1145 هَ .ق . در سنین ...
ده نبی . [ دِه ْ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فروغن بخش ششتمد شهرستان سبزوار. واقع در 42هزارگزی باختری ششتمد. دارای 165 تن سکنه . آب آن ...
شاه نبی . [ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بخش هندیجان شهرستان خرمشهر. دارای 220 تن سکنه . آب آن از چاه . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرا...
نبی آباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برده بره ٔ بخش اشترینان شهرستان بروجرد در 5 هزارگزی مغرب اشترینان بر کنار راه مالرو فتح آباد به ...
نبی آباد.[ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش قروه ٔ شهرستان سنندج در 30 هزارگزی جنوب غربی قروه و دوهزارگزی مغرب راه قروه به سنق...
نبی آباد. [ ن َ ] (اِخ ) از دهات دهستان نعلین بخش سردشت شهرستان مهاباد، در 27500 گزی شمال سردشت و 14 هزارگزی مغرب جاده ٔ شوسه ٔ سردشت به ...
نبی صوفی . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه ، در 3 هزارگزی جنوب شرقی جاده ٔ شوسه ٔ مراغه به میانه د...
نبی کندی . [ ن َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چالدران بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو، در 5 هزارگزی مغرب سیه چشمه و 3 هزارگزی جنوب غربی جاده ...
نبی کندی . [ ن َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه ، در 28 هزارگزی شمال غربی میاندوآب و 19 هزارگزی جاده ٔ...
نبی کندی . [ ن َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوی آغاج بخش شاهین دژ شهرستان مراغه ، در 48هزارگزی جنوب شرقی شاهین دژ و 26 هزارگزی مشرق راه...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۸۹/۰۸/۲۲ Iran
0
0

در فرهنگ لغات سومری کلمهً نبی به همان معنی کاتب و نویسنده (در ایام باستان برای نوشته های دینی و اداری) آمده است. وجود اشکال در زبان فارسی و روسی (از ریشه نبی-ایشتن) گواه آن است. سومریان از سمت فلات ایران به جنوب بین النهرین رفته بودند.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.