اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نبی

نویسه گردانی: NBY
نبی ٔ. [ ن َ ] (ع ص ، اِ) پیغامبر از جانب خدای تعالی . (منتهی الارب ). ۞ ج ، انبیاء، نباء، انباء، نبیون . || از جائی به جائی بیرون آینده . (منتهی الارب ). بیرون شونده از مکانی به مکانی ، فعیل است بمعنی فاعل و گویند «بیرون شده » است ، پس فعیل باشد بمعنی مفعول . (از اقرب الموارد). و قول الاعرابی یا نبی ٔ اﷲ [ بالهمزه ]، ای : الخارج من مکة الی المدینة، انکره علیه فقال لاتنبزباسمی فانما انا نبی اﷲ. (منتهی الارب ). || جای بلند کج . (منتهی الارب ). مکان مرتفع محدودب . (اقرب الموارد). جای بلند کج و معوج . (ناظم الاطباء). || راه آشکار. راه روشن . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
حجی نبی . [ ح َج ْ جی ن َ ] (اِخ ) حجی . حگی . نام کتابی از تورات ۞ .
نبی خوان . [ ن ُ / ن ِ خوا / خا ] (نف مرکب ) قاری . قرآن خوان : موسیجه و قمری چو مقریانندبر سروبنان هر یکی نبی خوان .(منسوب به خسروانی ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
یونس نبی . [ ن ُ س ِ ن َ ] (اِخ ) یوناه . یونان . (یادداشت مؤلف ). رجوع به یوناه و یونس بن متی شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نبی السیف . [ ن َ بی یُس ْ س َ ](اِخ ) از القاب حضرت رسول اکرم محمدبن عبداﷲ است .
نبی دهگاه . [ ن َدِ ] (اِخ ) از دهات دهستان دهشال بخش آستانه ٔ شهرستان لاهیجان در 15 هزارگزی شمال آستانه و دوهزارگزی راه فرعی حسن کیاده ، ...
صالح نبی . [ ل ِ ح ِ ن َ ] (اِخ ) رجوع به صالح پیغمبر... شود.
قلعه نبی . [ ق َ ع َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان ، واقع در 21هزارگزی جنوب خاوری قلعه رئیسی مرک...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۵ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.