نتو
نویسه گردانی:
NTW
نتو. [ ن ُت ُوو ] (ع مص ) آماسیدن . (از منتهی الارب ). ورم کردن .(از اقرب الموارد) (از متن اللغة). برآماسیدن . (از ناظم الاطباء). نَتْو. (معجم متن اللغة). || بلند برآمدن . (از منتهی الارب ). || از جای خود بیرون آمدن چیزی و بلند گردیدن آن . (از ناظم الاطباء). || (اِمص ) برآمدگی : چهارستونی است از سنگ مدور و متساوی که در آن هیچ نتوی و فرجه ای و نقصانی و زیادتی نیست . (تاریخ قم ص 69).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
نتو. [ ن َت ْوْ ] (ع مص ) نُتُوّ. (از معجم متن اللغة). رجوع به نتوّ شود.
نتوء. [ ن ُ ] (ع مص ) برآمدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || بیرون آمدن چیزی از جای خود بی آشکارگی . (آنندراج ). || منتفخ گردیدن . (از م...
نطو. [ ن َطْوْ ] (ع مص ) درازکشیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). کشیدن ریسمان را. (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از المنجد). || تنیدن رشت...