نثر
نویسه گردانی:
NṮR
نثر. [ ن َ ث َ ] (ع اِ) آنچه پراکنده گردد و بریزد از هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
نصر. [ ن َ ] (اِخ )ابن حکم بن زیاد الیاسری مکنی به ابومنصور، محدث است . (یادداشت مؤلف ). نیز رجوع به ابومنصور نصر شود.
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن حمدان بن حمدون التغلبی العدوی ، مکنی به ابوالسرایا، از امرای بنی حمدان است ، به سال 318 هَ . ق . به امارت موصل رس...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن خزیمة ۞ العبسی ، از شجاعان عرب و از یاران زیدبن علی است و در جنگی که طرفداران زید با بنی امیه درپیوسته بودند به ...
نصر. [ ن َ ](اِخ ) (امیر...) ابن خلف مکنی به ابوالفضل ، پادشاه سیستان است . به سال 460 هَ . ق . تولد یافت و در 482 به امارت رسید و قریب هش...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن درهم بن نصربن رافع، از نوادگان نصربن سیار است ، پس از پدر، او و برادرش صالح حکومت سیستان یافتند و چون یعقوب لیث ب...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن دُهمان ، از معمرین عهد جاهلیت و از رؤسای بنی غطفان است و به روایت ابن الجوزی 190 سال زیسته است و در عرب اعجوبه ...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن ربیعةبن عمرو قحطانی ، از بنی نمارةبن لخم ، جد سلسله ٔ بنی نصر از ملوک لخیمة است - که بدان دولت مناذره نیز گویند - اول...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن رشیدالدوله محمودملقب به جلال الدوله ، رجوع به نصربن محمود المرداسی و نیز رجوع به تاریخ الخلفاء صفحه ٔ مقابل ص 104 ...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن زهران بن کعب ازدی ، جد جاهلی یمنی است . بنی دهمان و بنی عیمان از نسل وی اند. رجوع به الاعلام زرکلی ج 8 ص 431 و جمهر...
نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن سبا، عبدالشمس بن یشجب بن یعرب ، از سلاطین جاهلی و از ملوک بنی حمیر در سرزمین یمن است . رجوع به الاعلام زرکلی ج 8 ص ...