اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نج

نویسه گردانی: NJ
نج . [ ن َ / ن ُ ] (اِ) اندرون دهان . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ خطی ) (شمس فخری ). مصحف بج است . (حاشیه ٔ برهان قاطع معین ). رجوع به بج شود :
بی مدحت تو هرکه دهان را بگشاید
دندانْش کند چرخ برون یک به یک از نج .

شمس فخری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نج . [ ن َج ج ] (ع مص ) زه کردن زخم و روان شدن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(منتهی الارب ). شکافتن ریش و جز آن . (تاج المصادر بیهقی ). نجیج ....
نج . [ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان رود علیا از بخش نور شهرستان آمل ،در 50 هزارگزی جنوب غربی آمل در منطقه ای کوهستانی وسردسیر واقع ا...
حج نج . [ ح ُ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف از شهرستان بیرجند واقع در 56 هزارگزی شمال باختری خوسف . جلگه و گرمسیر است . دا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.