اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نجاد

نویسه گردانی: NJAD
نجاد. [ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ نجد. رجوع به نجد شود. || حمایل تیغ. (منتهی الارب ). بند شمشیر که بر دوش و سینه حمایل اندازند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). حمایل شمشیر. (ناظم الاطباء). دوال شمشیر. (مهذب الاسما). || طویل النجاد؛ مرد درازقامت . (منتهی الارب ). کنایه از طویل القامة است . (از المنجد). || فلان طلاع نجد و انجده و نجاد و انجاد؛ او ضابط است در معالی امور و غالب بر آن . (منتهی الارب ). هو طلاع نجاد؛ او نیک آزماینده است در کارها وتصرف کننده در آنها و نیک ماهر و تجربه کار و زیرک است و پیوسته همت او مایل به معالی امور می باشد. (ناظم الاطباء). || جامه ٔ کهنه . ژنده . نهالی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
نجاد. [ ن َج ْ جا ] (ع ص ) فراش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || آنکه بستر و بالین دوزد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنکه بستر و...
حسین نجاد. [ ح ُ س َ ن ِ ن َج ْ جا ] (اِخ ) ابن عبداﷲ بغدادی حنبلی معروف به نجاد صغیر و مکنی به ابوعلی محدث و فقیه و اصولی بود و مؤلفاتی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.