اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نزیل

نویسه گردانی: NZYL
نزیل . [ ن َ ] (ع ص ، اِ) مهمان فرودآینده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مهمان وار[ د ] . (فرهنگ نظام ). ضیف . مهمان . (از اقرب الموارد). مهمان . (دهار) :
به مجلس گر نزیل جود خویش است
کجا یارم که نزل دون فرستم .

خاقانی .


یک بار دیگر این نزیل منزل خود را نزلی ده . (سندبادنامه ص 169). || آنکه باتو در یک خانه فرودآید: هو نزیلی ؛ ینزل معی فی البیت . (اقرب الموارد) (المنجد). ج ، نُزَلاء. || ثوب نزیل ؛ جامه ٔ کامل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || طعام بابرکت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ) (از اقرب الموارد) (از المنجد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
نزیل الحرمین . [ ن َ لُل ْ ح َ رَ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن اسعد یافعی . رجوع به یافعی در این لغت نامه و نیز رجوع به ریحانة الادب ج 4 ص 188 و 331 ...
نذیل . [ ن َ ] (ع ص ) کمینه . ناکس . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فرومایه . (ناظم الاطباء). خوار.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم ال...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.