اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نسا

نویسه گردانی: NSA
نسا. [ ن ِ ] (اِ) به لغت زند و پازند، گوشت و استخوان مرده را گویند از آدمی و سایر حیوانات . (برهان قاطع) (آنندراج ) (از انجمن آرا) (از جهانگیری ). و آن را به اضافه ٔ راء [ نسار ] نیز گفته اند. (آنندراج ). واین معنی از زند مرقوم شد. (جهانگیری ) :
میالای آن را به خون نسا
که تا از تو خشنود گردد خدا.

زراتشت بهرام (از جهانگیری ).


رجوع به نَسا و نسار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
نساء. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لورا و شهرستانک بخش کرج شهرستان تهران ، در 64هزارگزی شمال شرقی کرج واقع است و 684 تن سکنه دارد. آ...
نساء. [ ن ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
نساء. [ ن ِ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
ده نسا. [ دِه ْ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . واقع در 9هزارگزی جنوب خاوری قلعه رئیسی مرکز دهستا...
قره نساء. [ ق َ رَ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان برادوست بخش صومای شهرستان ارومیه واقع در 26 هزارگزی جنوب خاوری هشتیان و 2500 گزی جنوب راه ...
نساء سفلی . [ ن ِ ءِ س ُ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین بخش طالقان شهرستان تهران ، در 15هزارگزی مغرب شهرک در ناحیه ٔ کوهستانی سردسیری ...
نساء علیا. [ ن ِ ءِ ع ُل ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالای بخش طالقان شهرستان تهران ، در 12هزارگزی شرق شهرک در ناحیه ٔ کوهستانی سردسیری و...
نساء پائین . [ ن ِ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از بخش سمیرم بالا ازشهرستان شهرضا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
طواف نساء. [ طَ ف ِ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) طواف نسا. یکی از هیجده فعل حج تمتع است که پس از سعی در مابین صفا و مروه و پیش از دو ر...
نثا. [ ن َ ] (ع اِ) خبر. (غیاث اللغات از شرح نصاب و صراح ) (مهذب الاسما). خبر، خواه نیک باشد ویا بد. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.