اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نشاف

نویسه گردانی: NŠAF
نشاف . [ ن َش ْ شا ] (ع ص ) جاذب . در خود کشنده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
- کاغذ نشاف ؛ کاغذی که بدان خط تازه نبشته را بخشکانند. (ناظم الاطباء). نشافه .آب خشک کن . مرکب خشک کن .
|| آن که گرده ٔ نان بر سر دیگ تر کندو تنها خورد. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و تأنیث آن نشافة است . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نشاف . [ ن َ ] (اِ) جنون . دیوانگی . خبط. (غیاث اللغات از لطایف اللغات ) (آنندراج ) : که چرا پیغام خامی از گزاف بردم از بی دانشی و از نشاف .مو...
نشاف . [ ن ِ ] (اِ) خشکی دهان از شدت گرسنگی . (از ناظم الاطباء) (اشتینگاس ). || نادانی . غفلت . (ناظم الاطباء). رجوع به نَشاف شود.
نشاف . [ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ نشفة. رجوع به نشفة شود.
کاغذ نشاف . [ غ َ ذِ ن َش ْ شا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کاغذی که سیاهی و مرکب را بخود میکشد و آن را میخشکاند. (ناظم الاطباء). کاغذ خشک کن . خش...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.