اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نشیمن ساختن

نویسه گردانی: NŠYMN SAḴTN
نشیمن ساختن . [ ن ِ م َ ت َ ] (مص مرکب )مقام کردن . مسکن گرفتن . به سکنی گرفتن :
مرا یک گوش ماهی بس بود جای
دهان مار چون سازم نشیمن .

خاقانی .


|| فرود آمدن .جای گرفتن . آشیان کردن :
که سازد تیره ابر آنجا نشیمن .

منوچهری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.