 
        
            نصر
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        NṢR
    
							
    
								
        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  احمدیُوَیّی ، شاعری  است  از مردم  ساوه ، و حافظ ابوطاهر سلفی  بعض  اناشید از وی  روایت  کند. (یادداشت  مؤلف ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        سوره نصر در مدینه نازل شده و دارای ۳ آیه است.
 نصر به معنی پیروزی و یاری است.
نامها 
نام دیگر این سوره تودیع(خداحافظی) است. زیرا آخرین سورهای ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        آل نصر. [ ل ِ ن َ ] (اِخ ) آل لخم . آل عمروبن  عدی . ملوک  حیره . مناذره . سلسله ای  از امرای  عرب  که  در عراق  حکومت  داشته  از پادشاهان  ایران  اطا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ام نصر. [ اُم ْ م ِ ن َ ] (اِخ ) از زنان  صحابی  بود. رجوع  به  الاصابة فی  تمییز الصحابة ج  8 ص 286 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        بنه نصر. [ ب ُ ن َ ن َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  میان آب  است  که  در بخش  مرکزی  شهرستان  شوشتر واقع است  و 200 تن  سکنه  دارد. (از فرهنگ  جغرافیائی  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        بنی نصر. [ ب َ ن َ ] (اِخ ) رجوع  به  بنونصر و طبقات السلاطین  چ  لین پول  ص 24، 25 و 26 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باستان شناسان اواخردوره پیش از تاریخ بین النهرین را به دوران حسونا[1]،سامره، حلف[2]، عبید، اروک، جمدت نصر[3] و سلسلههای قدیم[4] تقسیم می کنند.
مح...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابن  نصر. [ اِ ن ُ ن َ ] (اِخ ) ابوعلی  حسن بن  علی  عبدی  ملقب  به  همام . شاعری  شیعی  از مردم  واسط. در دمشق  و گاهی  بغداد اقامت  داشت  و بعض  بزر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابن  نصر. [ اِ ن ُ ن َ ] (اِخ ) ابوالحسن  علی . متوفی  به  سال  376 هَ . ق . از ادبای  وقت  خویش و از کتب  اوست : کتاب  البراعة و کتاب  صحبةالسلطان .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.
                    
										
 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر احمد. [ ن َ رِ اَ م َ ] (اِخ ) رجوع  به  نصربن  احمد سامانی شود :  چنان  خواندم  در اخبار سامانیان  که  نصر احمد سامانی  هشت  ساله  بود. (تاریخ  ب...