 
        
            نصر
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        NṢR
    
							
    
								
        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  ببرویه ، محدث  است  و از اسحاق بن  شاذان  روایت  کند. (یادداشت  مؤلف ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  اسماعیل  سامانی . رجوع  به  نصر سامانی  (امیر...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  طاهربن  خلف  مکنی  به  ابوالفضل  از نوادگان  عمرولیث  صفاری  است ، وی  از طرف  سلطان  محمودغزنوی  حکومت  سیستان  یافت...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  عبداﷲبن  البطرالقاری ، مکنی  به  ابوالخطاب  متولد به  سال  398 هَ . ق .، محدث  است . وی  به  سال  494 درگذشته . (یادد...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ )ابن  احمد سمرقندی  مکنی  به  ابواللیث ، او راست : شرح  الجامع الکبیر محمدبن  حسن  شیبانی . (یادداشت  مؤلف ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  نصربن  مأمون  بصری ، مکنی  به  ابوالقاسم ، و معروف  به  الخبزارزی  یا خبزرزی ، شاعر غزلسرای  امی  قرن  چهارم  است ، ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  نصربن  عبدالعزیز الکندی ، مکنی  به  ابومحمد و معروف  به  نصرک . از ائمه ٔ محدثان  است ، به  سال  223 هَ . ق . در بغدا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  احمدیُوَیّی ، شاعری  است  از مردم  ساوه ، و حافظ ابوطاهر سلفی  بعض  اناشید از وی  روایت  کند. (یادداشت  مؤلف ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  الازدبن  الغوث  از بنی کهلان ، جد جاهلی  یمنی  است . رجوع  به  الاعلام  زرکلی  ج 8 ص 338 و جمهرةالانساب  ص 355 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  الحسن  الهیتی  دمشقی ، از شاعران  قرن  ششم  عرب  است . عماد اصفهانی  وی  را در دمشق  ملاقات  کرده  است . وی  بعد از سال  565 ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  اوس  طائی  مکنی  به  ابوالمنهال ، محدث  است  و وکیع از او روایت  کند. (یادداشت  مؤلف ).