نصرا
نویسه گردانی:
NṢRʼ
نصرا. [ ن َ رُل ْ لاه ] (اِخ ) (میرزا...) متخلص به بهار شیروانی از شاعران قرن سیزدهم است . رجوع به بهار شیروانی شود.
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
نصرا. [ ن َ رُل ْ لاه ] (اِخ ) (... میرزا) ابن نادرشاه افشار، متخلص به جدائی . رجوع به نصراﷲ میرزابن نادرشاه شود.
نصرا. [ ن َ رُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن هبةاﷲبن محمدبن عبدالباقی الغفاری ، مکنی به ابوالفتح و مشهور به ابن بصاقة. ۞ از شاعران و مترسلان و منش...
نصرا. [ ن َ رُل ْ لاه ] (اِخ ) (... خان ) قراگوزلو، از سرداران و وزیران عهد قاجار است ، طبع شعری داشته ، او راست :گیرم که فلک به مهر مایل گرد...
نصراء. [ ن ُ ص َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نصیر.
قاضی نصرا. [ ن َ رُل ْ لاه ] (اِخ ) بغدادی . رجوع به قاضی بغدادی نصراﷲ شود.
قاضی نصرا. [ ن َ رُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن عبداﷲ. رجوع به قاضی اعز نصراﷲ شود.