اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نظر یافتن

نویسه گردانی: NẒR YAFTN
نظر یافتن . [ ن َ ظَ ت َ ] (مص مرکب ) تربیت یافتن . فیض پذیر شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بهره یافتن . نصیب بردن . مورد عنایت واقع شدن . طرف توجه شدن . تقرب یافتن :
بوسهل حقیقت به امیر... باز گفته املاک ایشان بازداد و ایشان نظری نیکو یافتند. (تاریخ بیهقی ص 37). و مانک نظری یافت بدین بزرگی . (تاریخ بیهقی ص 124). سخت جوان بود اما بخرد و خویشتن دار تا لاجرم نظر یافت و گشاده شد از بند. (تاریخ بیهقی ).
داد تن دادی بده جان را به دانش داد زود
یافت تن از تو نظر در کار جانت کن نظر.

ناصرخسرو.


زود بشتاب تا به فرّخ بزم
یابی از جود شهریار نظر.

مسعودسعد.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.