اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نظیف

نویسه گردانی: NẒYF
نظیف . [ ن َ ] (ع ص ) پاکیزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (بحر الجواهر) (دهار) (ناظم الاطباء). پاک . (آنندراج ) (ناظم الاطباء)(غیاث اللغات ). طاهر. (غیاث اللغات ). پاکیزه ٔ تمیز.نقی بهی . (از متن اللغة). پاک از چرک و آلودگی و تمیز و نیکو. (از اقرب الموارد) (از المنجد). نقی . مقابل قذر و پلید و پلشت . (یادداشت مؤلف ) :
گر پلیدم ور نظیفم ای شهان
این نخوانم پس چه خوانم در جهان .

مولوی .


قوت طاعت در لقمه ٔ لطیف است و صحت عبادت در کسوت نظیف . (گلستان سعدی ). عابد طعامهای لطیف خوردن گرفت و کسوتهای نظیف پوشیدن . (گلستان سعدی ).
لطیف ْ جوهر و جانی غریب ْ قامت و شکلی
نظیف ْ جامه و جسمی بدیعْ صورت و خوئی .

سعدی .


|| حلال . پاک . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || (اِ) اشنان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). اشنان و مانند آن . (از متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
نظیف . [ ن َ ] (اِخ ) ابن یمن ، معروف به نظیف القس ، از اطبای عهد عضدالدوله ٔ دیلمی است که به فرمان وی در بیمارستانی که در بغداد تأسیس کر...
نظیف . [ ن َ ] (اِخ ) (... افندی ) احمد استانبولی ، از شاعران و مؤلفان قرن سیزدهم هجری قمری عثمانی است ، او راست : سفینةالوزراء، لغات قافیه ،...
حسن نظیف . [ ح َ س َ ن ِ ن َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ یکیشهری ملقب به نظیف . درگذشته ٔ 1277 هَ . ق . او راست : تعریف السلوک و دیوان ترکی . (هدیة الع...
نظیف الاخلاق . [ ن َ فُل ْ اَ ] (ع ص مرکب ) مهذب . (المنجد) (متن اللغة) (اقرب الموارد).
نظیف السراویل . [ ن َ فُس ْ س َ ] (ع ص مرکب ) پاکدامن . پرهیزگار. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). عفیف . (المنجد) (اقرب الموار...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نزیف . [ ن َ ] (ع ص ) تب زده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). محموم . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). || سخت تشنه که رگها ...
نضیف . [ ن َ ] (ع ص ) پلید. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نجس . (متن اللغة) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (المنجد). چرکین . (ناظم الاطباء). نَضِف . ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.