اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نعر

نویسه گردانی: NʽR
نعر. [ ن َ ] (ع مص ) رفتن در شهرها. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). || خلاف ورزیدن و انکار نمودن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). مخالفت کردن و سرباز زدن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از المنجد). || نعره زدن . (دهار) (یادداشت مؤلف ). نعره زدن و در فتنه برجستن . (از تاج المصادر بیهقی ). جوش و خروش نمودن و فراهم آمدن قوم . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از المنجد). خروشیدن و گرد آمدن قوم جنگ را. (از متن اللغة). || آمدن بر کسی ۞ . (از منتهی الارب ) (از متن اللغة) (از المنجد). || برخاستن و کوشیدن در امری . (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد) (از متن اللغة) (از المنجد). || دمیدن خون از رگ . (تاج المصادر بیهقی ). فوران کردن خون از رگ یا صدا کردن رگ بر اثر خون از آن فهونعار و ناعر و نعور. نعور. نعیر. (از متن اللغة).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
نار رباب . [ رِ رُ ] ۞ (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از انار ترش باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). انار خوش ترش . (شمس اللغات ).
نار قیصر. [ رِ ق َ ص َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ساق الحمام . شقایق النعمان . (مخزن الادویه ). اختلاف عظیم در او واقع است و انطاکی گوید نباتیست...
نار کفته . [ رِ ک َ ت َ / ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نار کفیده . (از آنندراج ). انار کفته . انار کفیده . انار شکافته . انار ترکیده . انار ترک خورد...
نار خلیل . [ رِ خ َ ] (اِخ ) آتشی که نمرود برافروخت سوزاندن ابراهیم خلیل اﷲ را و به مشیت خداوندی آن آتش بر خلیل اﷲ گلستان گشت و برد و سلام ...
نار دشتی . [ رِ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نار هندی . بل . (برهان قاطع) (آنندراج ). رجوع به نار هندی شود.
باغ نار. (اِخ ) دهی است از دهستان جانکی بخش لردگان شهرستان شهرکرد که در 18 هزارگزی جنوب خاور لردگان و 3 هزارگزی آب خرسان در جلگه واقع ...
بانی نار. (اِخ ) دهی از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان بر کنار رودخانه ٔ زمکان با 150 تن سکنه ، ساکنین آن از طائفه ٔ بابا هستن...
نار هندی . [ رِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) میوه ای است در هندوستان شبیه به بهی ایران و آن را بل گویند و از آن مربا سازند بغایت خوب شود ...
شکوفه انار (محلی)
کوشک نار. (اِخ ) دهی از دهستان آل حرم که در بخش کنگان شهرستان بوشهر واقع است و 1300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۵ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.