گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نعص نویسه گردانی: NʽṢ نعص . [ ن َ ع َ ] (ع اِمص ) خمیدگی و برگردیدگی . ۞ (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). تمایل . (از متن اللغة). || (مص ) متمایل گردیدن . (از ناظم الاطباء): نعص الرجل نعصاً؛ تمایل . (از اقرب الموارد) (المنجد). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی نأث نأث . [ ن َءْث ْ ] (ع مص ) دور شدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة). دور شدن از چیزی . (از المنجد). || کوشیدن . (از من... نس ناس نَسناس: nasnãs ـ 1ـ بد ذات 2ـ آدم زشت 3ـ احمق، خنگ، ابله کام پی ناس کام پی ناس . (اِخ ) ۞ شهری است در برزیل که 99200 تن سکنه دارد. قهوه و ابریشمش معروف است . کارخانه های قندسازی ، ذوب آهن ، چرمسازی و روغن ک... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود