نعل پاره 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        NʽL PARH 
    
							
    
								
        نعل پاره . [ ن َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) شکسته نعل . (یادداشت  مؤلف ). نعل  کهنه  و فرسوده . نعلی  که  به  علت  کهنگی  و فرسودگی  از سم  ستور افتاده  باشد.  ||  کنایه از چیز بی ارزش  و بی مقدار.  ||  کنایه  از گوشواره ٔ سخت  بزرگ  و بی تناسب  از طلا و جز آن . (یادداشت  مؤلف ). به  طعنه  و نکوهش  گوشواره ٔ بی قواره  و ناظریف  و بدساخت  را گویند.  ||  ساعت  بد. ساعت  بدکار. (یادداشت  مؤلف ). به  طعنه  و کنایه  ساعتی  را گویندکه  نامرتب  کار کند و جلو یا عقب  رود و وقت  را درست  نشان  ندهد.  ||  کنایه  از نانی  سخت . (از یادداشت  بخط مؤلف ). تکه  نان  خشکیده ٔ کهنه ٔ نامأکول .
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    
								
    هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.