نقاد
نویسه گردانی:
NQAD
نقاد. [ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ نقد. رجوع به نَقَد شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
نقاد. [ ن َق ْ قا ] (ع ص ) سره کننده ٔ درم ها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بسیار سره کننده درم و دیناررا. (غیاث اللغات ). سره کننده ٔ درم و ...
نقاد. [ن ُق ْ قا ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناقد. رجوع به ناقِد شود.
نقاد. [ ن َق ْ قا ] (اِخ ) پندت جی کوپال کشمیری اصل لکهنوی ، از معاشران اختر و از شاگردان میرزا قتیل است و در کلکته وفات یافته است ، او را...