اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نقش بازمالیدن

نویسه گردانی: NQŠ BAZMALYDN
نقش بازمالیدن . [ ن َ دَ ] (مص مرکب ) با آوردن خال های مساعد و ورق برنده در قمار از حریف بردن .کنایه از گوشمال دادن . تنبیه و تأدیب کردن . بر حریف یا خصم غالب آمدن و او را درهم کوفتن :
نقش این بازبمالید سنانت در حال
سر آن بازببرید حسامت ناگاه .

اثیر اخسیکتی .


کنون نقشم کسی می بازمالد
که با او از دو شش چاری نیاید.

انوری .


دست رد بر پیشانی او نهاد ونقش کعبتین او بازمالید. (سندبادنامه ص 16).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.