اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نگار نهادن

نویسه گردانی: NGAR NHADN
نگار نهادن . [ ن ِ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) نگار بستن . حنا بستن . حنا بر دست و پای نهادن :
شیرمرد همه جهان بودم
عشق بر دست من نگار نهاد.

عطار.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.