اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نگون افتادن

نویسه گردانی: NGWN ʼFTADN
نگون افتادن . [ ن ِاُ دَ ] (مص مرکب ) نگون فتادن . به خاک افتادن . به سر به زمین آمدن . به روی بر زمین افتادن :
ز بور اندرافتاد خسرو نگون
تن پاکش آلوده شد پر ز خون .

دقیقی .


می فتند از پَرّ تیرت بر زمین شیران نگون
می پرند از فَرّ عدلت بر هوا مرغان ستان .

سیدحسن غزنوی .


برزد شغبی سپهرفرسای
او نیز نگون فتاد بر جای .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.