اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نواله پیچ

نویسه گردانی: NWʼLH PYC
نواله پیچ . [ ن َ ل َ / ل ِ ] (نف مرکب ) لقمه پیچ . لقمه گیر. کنایه از ریزه خوار :
ای عقل نواله پیچ خوانت
جان بنده نویس آستانت .

نظامی .


|| لقمه دهنده . || محسن . احسان کننده . || (ن مف مرکب ) کسی که نوال و عطای بسیار به او داده شود.(فرهنگ فارسی معین ). رجوع به معنی نخستین شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.