 
        
            نه خوش 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        NH ḴWŠ 
    
							
    
								
        نه خوش . [ ن َ خوَش ْ / خُش ْ ] (اِ مرکب ) تاک  دشتی . کرمةالبیضاء. (رشیدی ) (جهانگیری ) (برهان  قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سیاه  دارو. (رشیدی ) (از جهانگیری ) (انجمن آرا). و آن  را از بهر آن  نه خوش  گویند که  میوه ٔ آن  در زمستان  خشک  نمی شود، و بیاره ٔ آن  بر درختان  پیچید و خوشه ٔ آن  ده  دانه  باشد و در اول  سبز بود و در آخر سرخ  گردد و گل  آن  لاجوردی  بود. (از جهانگیری ) (از رشیدی ) (از انجمن آرا) (از برهان ) (آنندراج ). علت  جرب  و هر علتی  دیگر را که  در ظاهر بدن  باشد نافع است . (برهان  قاطع).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    
								
    هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.