اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیش زن

نویسه گردانی: NYŠ ZN
نیش زن . [ زَ ] (نف مرکب ) آنکه نیش می زند. (ناظم الاطباء). گزنده : قطربوس ؛ کژدم سخت نیش زن . (منتهی الارب ). || آزاردهنده . درشت و ناهموار :
این چنین اسبی تواند برد بیرون مر مرا
از چنین وادی بقاعی سنگناگ و نیش زن .

منوچهری .


|| مفسد. فتنه انگیز. (ناظم الاطباء). که سخن نیشدار گوید. || کسی که برمی انگیزد نزاع و خصومت را. || قصه خوان . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.