اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیک نیک

نویسه گردانی: NYK NYK
نیک نیک . (ق مرکب ) به خوبی . کاملاً. به کلی . یک باره :
جان دریغم نیست از عیسی ولیک
واقفم بر علم دینش نیک نیک .

مولوی .


گفت نادر چیز می خواهی ولیک
غافل از حکم خدایی نیک نیک .

مولوی .


تو قیاس از خویش می گیری ولیک
دور دور افتاده ای تو نیک نیک .

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
نیک وفائی . [ وَ ] (حامص مرکب ) خوش عهدی . وفای به عهد : با هرکه وفا کرد وفا را به سر آوردبس نیک بود در ملکان نیک وفائی .منوچهری .
نیک و بد. [ ک ُ ب َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) خیر و شر. خوش و ناخوش . راحت و رنج . زیبا و زشت : سه پاس تو چشم است و گوش و زبان که زاین سه ...
نهنگان حقیقی (نیک[۱] نهنگان، هو [۲]نهنگان) یا نهنگان سیاه، سه گونه از نهنگان بالین از سرده Eubaleena هستند: نهنگ حقیقی اطلس شمالی (E. glacialis)، نهنگ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.