اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیم ته

نویسه گردانی: NYM TH
نیم ته . [ ت َه ْ ] (ص مرکب ) نصف بار. تقسیم شده به دو. (ناظم الاطباء). نیم تاه .نصف شده . تقسیم شده به دو بخش . (فرهنگ فارسی معین ).
- نیم ته کردن ؛ تقسیم کردن . به دو نصف کردن . (ناظم الاطباء).
- || از کمر گرفته انداختن . (غیاث اللغات ). از کمر گرفته دوتاه کردن کسی را. (آنندراج ) :
یکی نیم ته کرده قصاب وار
بسی قوچ جنگی در آن کارزار.

هاتفی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.