اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیم خند

نویسه گردانی: NYM ḴND
نیم خند. [ خ َ ] (اِ مرکب ) تبسم . (یادداشت مؤلف ). تبسم و خنده ای که در آن لبها چندان از هم باز نشوند. (ناظم الاطباء). || (نف مرکب ) متبسم .
- دهن نیم خند ؛ که برای خنده لبهایش از هم باز نشده است :
روزی که پسته دید لب همچو قند او
شد خنده زهر در دهن نیم خند او.

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.