اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیم سخت

نویسه گردانی: NYM SḴT
نیم سخت . [ س ُ ] (ن مف مرکب ) نیم سوخته . نیم سوز :
چو شد کشته دیگی ترینه بپخت
ببرد آتش و هیزم نیم سخت .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.