اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیم سفته

نویسه گردانی: NYM SFTH
نیم سفته . [ س ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) نیم سوراخ کرده شده . (برهان قاطع). که کار سفتن و سوراخ کردن آن هنوز به پایان نرسیده است :
نخستین ز گوهر یکی سفته بود
یکی نیم سفته دگر نابسود.

فردوسی .


آنچ از او نیم گفته بد گفتم
گوهر نیم سفته را سفتم .

نظامی .


|| نیم سفت . (آنندراج ). کنایه از سخن ناتمام و سربسته . (برهان قاطع). || تراوش اندک را نیز گویند. (برهان قاطع).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.