اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نیم شبی

نویسه گردانی: NYM ŠBY
نیم شبی . [ ش َ ] (ص نسبی ) منسوب به نیم شب . (یادداشت مؤلف ). آنچه در نیم شب وقوع یابد. (فرهنگ فارسی معین ). مربوط به نیم شب . در دل شب . در نصف شب :
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
دعای نیم شبی دفع صد بلا بکند.

حافظ.


بیار می که چو حافظ مدامم استظهار
به گریه ٔ سحری و دعای نیم شبی است .

حافظ.


می صبوح و شکر خواب صبحدم تا چند
به عذر نیم شبی کوش و گریه ٔ سحری .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
صور نیم شبی . [ رِ ش َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آه و ناله و فریاد و فغان نیم شبی باشد. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) : به صور نیم ش...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.