۲,۱۴۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۷ ثانیه
نام و نشان . [ م ُ ن ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) هویت . عنوان . اسم و رسم : که دانست نام و نشان فرودکز او شاه را دل بخواهد شخود. فردوسی .بپر...
نرم و نازک . [ ن َ م ُ زُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) لطیف و ظریف . رجوع به نازک شود.
نان و پنیر. [ ن ُ پ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) در تداول ، مختصر غذا. غذای اندک و مختصر. غذائی ساده و به دور از تکلف : نان و پنیری با هم خور...
هفت و چهار. [ هََ ت ُ چ َ ] (اِ مرکب ) کنایه از هفت ستاره و چهارطبع. (از مؤید الفضلاء). کنایه از هفت سپهر و چهارعنصر. (انجمن آرا).
هرهر و کرکر. [ هَِ هَِ ک ِ ک ِ ] (اِ صوت مرکب ) خنده ٔ ممتد و بیجا.
هست و استا. [ هََ ت ُ اَ ] (اِ مرکب ) جادوییها باشد. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نسخه ٔ نخجوانی ) : جادویها کند شگفت ، عجب هست و اَستاش زند و اُستا نیست ....
هست و نیست . [ هََ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) کون و فساد. بودونبود. رجوع به ترکیب های مدخل هست شود. || تمام دارایی . مایملک : هست ونیست ...
رَنگ. (ا. فا.). بازتابی از نور که به شکلهای متفاوتی در میآید و این بازتاب مجموعهٔ وسیعی را شامل میشود.
اگر یک ناحیه باریک از طول موجهای نور مرئ...
پند به معنی نصیحت است که جنبه تشویق دارد. اما ، اندرز جنبه ی توبیخ و بازداشت دارد که ما را از انجام کاری منع می دارد. وقتی با یکدیگر بیان می شوند گفتا...
ازین زاغ ساران بیآب و رنگ ـــــــ نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ ( فردوسی طوسی)