اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وادی

نویسه گردانی: WʼDY
وادی . (اِخ ) عمربن داودبن زاذان غلام عثمان بن عفان که معروف به عمربن الوادی المغنی و از مهندسان روزگار ولیدبن یزیدبن عبدالملک بود. (معجم البلدان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۲ ثانیه
وادی عتبه . [ ] (اِخ ) یکی از سه ناحیه ٔ فزان (واقع در شمال آفریقا بین فیوم و طرابلس ). (از قاموس الاعلام ترکی در ذیل وادی شرقی ).
وادی شیقر. [ ق َ ] (اِخ ) ۞ وادی سیغر. رودی است در اندلس . (از الحلل السندسیة ج 2 صص 255 - 257). رجوع به وادی سیغر شود.
وادی منیه . ۞ [ ی ِ م ِ ن َ ] (اِخ ) رودی است در اندلس . (از الحلل السندسیة ج 2 ص 64).
وادی محسر. [ ی ِ م ُ ح َس ْ س َ ] (اِخ ) نام موضعی است نزدیکی مکه . (از امتاع الاسماع ص 500 و 526).
وادی مرهم . [ ] (اِخ ) موضعی است در یمن که دارای معادن نقره است . (از الجماهر بیرونی 271).
وادی مشهد. [ ی ِ م َ هََ ] (اِخ ) یکی از سه جلگه ٔ مهم پارت که بین کوههای اکراد و آلاداغ و میرابی قرار دارد. (دو جلگه ٔ دیگر وادی نیشابور و...
وادی موسی . [ ی ِ سا ] (اِخ ) منسوب به موسی بن عمران علیه السلام است و آن وادیی است در جانب قبلی بیت المقدس ، که بین بیت المقدس و حجا...
وادی مونا. [ ی ِ ] (اِخ ) موضعی است در یمن که دارای معدن نقره است . (از الجماهر بیرونی ص 269).
وادی هبیب . [ ی ِ هَُ ب َ ] (اِخ ) در مغرب واقع شده است و منسوب به هبیب بن مغفل صحابی است . (از معجم البلدان ).
وادی هرات . [ ی ِ هََ ] (اِخ ) ناحیه ای که سیستان در جنوب آن واقع است . (از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2189).
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۸ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.