اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

واسرنگیدن

نویسه گردانی: WʼSRNGYDN
واسرنگیدن . [ س َ رَ دَ ] (مص مرکب ) روبرتافتن . امتناع ورزیدن . ابا کردن . واپس کشیدن :
زدم بم بر سر ناهید چون ناسازیش دیدم
چو از من تابتنگی کرد من هم واسرنگیدم .

حکیم الملک محمدحسین شهرت (از آنندراج ).


|| انکار کردن و منکر شدن . (ناظم الاطباء). || فریب و گول خوردن . (شعوری ج 2 ورق 419).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.