اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

واقعه طلب

نویسه گردانی: WʼQʽH ṬLB
واقعه طلب . [ ق ِ ع َ / ع ِ طَ ل َ ] (نف مرکب ) مفسد. || جنگجو. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || شورش طلب . فتنه جو. شرطلب . فتنه انگیز. گردنکش . سرکش . یاغی . طاغی . (ناظم الاطباء). || خاین . (ناظم الاطباء) : مردم کوته اندیش واقعه طلبی بر او جمع شدند. (تاریخ شاهی احمد یادگار ص 342). || خاین . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.