واقف  لاهوری . [ ق ِ ف ِ ] (اِخ ) شیخ  نورالعین پسر قاضی  امانت اﷲ از شعرای  قرن  دوازدهم . اصلش  از قصبه ٔ تباله  از نواحی  لاهور است  و ابتدا تحصیل  علوم  کردسپس  به  شاعری  پرداخت  بین  او و شاه  عبدالحکیم  حاکم  وحدت  نظر حاصل  شد و به  اتفاق  یکدیگر به  عزم  سیاحت  دکن از پنجاب  خارج  شدند و به  اورنگ آباد رسیدند. پس  از چند روز به  بندر سورت  رفتند، حاکم  از آنجا رهسپار مکه و مدینه  شد ولی  واقف  بر اثر ضعف  مزاج  به  سفر نرفت  ولی  پس  از بازگشت  حاکم  دوباره  به  اورنگ آباد رسیدند و از آنجا به  سمت  هندوستان  رفتند. واقف  پس  از سیر و سفر به  سال  
1195 هَ .ق . درگذشت  و این  اشعار از اوست :
چرا در گریه  آوردی  چو من  آزرده  جانی  را
خراب  از سیل  کردی  خانه  آبادان  جهانی  را
ز سوزم  رونقی در خاندان  عشق  پیدا شد
چراغ  داغم  آخر کرد روشن  دودمانی  را.
دید چون  ثابت  قدم  بر جاده ٔ سودا مرا
برندارد یک  نفس  زنجیرسر از پا مرا.
خواستم  کز کوچه ٔ دیوانگی  بیرون  روم 
تا قدم  برداشتم  زنجیر نالیدن  گرفت .
نظر لطف  توان  کرد به  طفل  اشکم 
که  به خاک  سر راه  تو یتیمانه  نشست .
کو استقامتی  که  شبی  در حریم  یار
استاده  همچو شمع توان  تاسحر گریست . 
(از تذکره ٔ نتایج  الافکار ص  757).
و رجوع  به  مجمع الفصحاء ص 
558 ج  
2 زیر عنوان  واقف  هندی  شود.