وبط
نویسه گردانی:
WBṬ
وبط. [ وَ ] (ع مص ) از مرتبه افکندن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). افکندن کسی را از مرتبه و درجه . (ناظم الاطباء). || بهره ٔ خسیس دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بازکردن زخم را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بازکردن و گشودن زخم را. (ناظم الاطباء). || بازداشتن کسی را از حاجت وی . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). || سست رأی گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و به این معنی به فتح اول و دوم نیز آمده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به وباطه و وبوط شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
وبط. [ وَ ب َ ] (ع مص ) وباطة. سست رأی گردیدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به وباطة و وبوط شود.
وبت . [ وَ ] (ع مص ) اقامت کردن . (از اقرب الموارد) (المنجد). جای گرفتن و مقیم شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
دارا و بت زرین . [ وُ ب ُ ت ِ زَرْ ری ] (اِخ ) نام کتابی از ایرانیان قدیم بوده که به عربی ترجمه شده است و ابن الندیم در ص 424 فهرست خوی...