اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وحی

نویسه گردانی: WḤY
وحی . [ وَ حی ی ] (ع ص ) شتاب و تیزرو. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). سریع.
- سم وحی ؛ سم الساعة.
- شی ٔ وحی ؛ عجل مسرع . (ناظم الاطباء).
- موت وحی ؛ مرگ مفاجات و سریع. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
وهی . [ وُ هی ی ] (ع اِ) ج ِ وَهْی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رجوع به وهی شود.
داد و هی ی . [ وَ ی َ ] (اِخ ) نام پدر بَغَ بوخش َ پارسی از دوستان داریوش بزرگ و از جمله کسانیکه هنگام قتل گئوماتای غاصب که خود را بردیا پ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.