اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ودی

نویسه گردانی: WDY
ودی . [ وَ دی ی ] (ع اِ) آب مرد که بعد از بول برآید. (منتهی الارب ). آب غلیظ سپید که پس از بول برآید. (ناظم الاطباء). رجوع به وَدْی ْ شود. || نهال ریزه ٔ خرما. (منتهی الارب ). نهال ریزه ٔ خرمابن . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ودیة یکی آن است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ودی . [ وَدْی ْ] (ع مص ) دیَه . نزدیک گردانیدن کار. || نره فرو رها کردن اسب جهت بول یا گشنی کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم ا...
ودی . [ وَ دا ] (ع اِ) هلاک . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). هلاک و تباهی . || خونریزی . (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.