اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ورزان

نویسه گردانی: WRZʼN
ورزان . [ وَ ] (نف ، ق ) در حال ورزیدن . رجوع به ورز و ورزیدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عین ورزان . [ ع َ وَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان ابرشیوه پشت کوه بخش حومه ٔ شهرستان دماوند با 950 تن سکنه . آب آن از چشمه سار. محصول آن غلات ، سی...
آیینه ورزان روستایی در 65 کیلومتری تهران در جاده فیروزکوه می باشد که بین اهالی این اعتقاد است که در زمانهای قدیم شخصی بنام نوذر شاه در این روستا قلعه ...
آیینه ورزان . [ ن َ وَ ] (اِخ ) نام قریه ای بزرگ بدماوند، کنار راه طهران به فیروزکوه ، میان گلیارد و جابون در 79400 گزی طهران .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.