اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وزرا

نویسه گردانی: WZRʼ
وزرا. [ وُ زَ ] (ع اِ) وزراء. ج ِ وزیر. وزیران و دستوران . (ناظم الاطباء) :
آن وزیری که چون دگر وزرا
وزرورزی نکرد در یک باب .

سوزنی .


وزرای نوشیروان در مهمی از مصالح مملکت اندیشه همی کردند. (گلستان سعدی ). یکی از وزرای نیک محضر گفت . (گلستان سعدی ).
وزرا ملک را امینانند
کارفرمای دولت اینانند.

اوحدی .


رجوع به وزراء شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
وزراء. [ وُ زَ ] (ع اِ) ج ِ وزیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). اوزار. (اقرب الموارد) : وزرائی که مرکز جاهندآسمان قبول را ماه...
وضراء. [ وَ ] (ع ص ، اِ) سنگ بزرگ بیرون جسته از سر یا از بن کوه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || نشانی است در گردن ش...
سرا و ضرا.[ س َرْ را وُ ض َرْ را ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شدت و رخا. راحتی و ناراحتی . خوشی و ناخوشی : اگر تو از صحبت ما ملول گشته ای من به...
کشت و زرع . [ ک ِ ت ُ زَ ] (ترکیب عطفی ،اِ مرکب ) زراعت . فلاحت . دهقنت . کشاورزی . برزیگری . برزگری . کشت . اَبکار. حرث . احتراث . (یادداشت مؤلف ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.