گفتگو درباره واژه گزارش تخلف وزیر نویسه گردانی: WZYR وزیر. [ وَ ] (اِ) ۞ زردچوبه . (برهان ) (آنندراج ) : دل و دامن تنور کردو غدیرسرو و لاله کناغ کرد و وزیر.عنصری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی اﷲآباد وزیر اﷲآباد وزیر.[ اَل ْ لاه دِ وَ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان کشکوئیه شهرستان رفسنجان ، در 43 هزارگزی شمال باختری رفسنجان و 7 هزارگزی خاور... وزیر آل محمد وزیر آل محمد. [ وَ رِ ل ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) لقب ابوسلمه حفص بن سلیمان خلال است . او را به سال 133هَ .ق . به امر خلیفه بکشتند و او اول ... علی آباد وزیر علی آباد وزیر. [ ع َ دِ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کشکوئیه ٔ شهرستان رفسنجان واقع در 43 هزارگزی شمال باختری رفسنجان . و 7 هزارگزی خاور راه... تازه آباد وزیر تازه آباد وزیر. [ زَ دِ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان قراتوره ٔ بخش دیواندره ٔ شهرستان سنندج است که در 29هزارگزی شمال خاوری دیواندره و 2هزارگزی ... حسین آباد وزیر حسین آباد وزیر. [ ح ُ س َ دِ وَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش جعفرآباد شهرستان ساوه . دارای 12 تن سکنه میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). رشیدالدین وزیر رشیدالدین وزیر. [ رَ دُدْ دی وَ ] (اِخ ) رشیدالدین فضل اﷲ همدانی . رجوع به رشیدالدین (فضل اﷲ...) شود. بازی میر و وزیر بازی میر و وزیر. [ ی ِ رُ وَ ] (اِ مرکب ) بازیی است که بیشتر اطفال بدان ببازند. (از آنندراج ) : هر دو روزی دیگری را پیش می آرد سلیم میکند دور... شاه قلی خان وزیر شاه قلی خان وزیر. [ ق ُ ن ِ وَ ] (اِخ ) نام وزیر احمدشاه افغانی . مؤلف مجمل التواریخ گلستانه نویسد: در تاریخ احمد شاه درانی و تاریخ گلشن مر... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود