اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وصیت کردن

نویسه گردانی: WṢYT KRDN
وصیت کردن . [ وَ صی ی َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اندرز کردن . سفارش کردن :
انجام تو ایزد به قران کرد وصیت
بنگر که شفیع تو کدام است به محشر.

ناصرخسرو.


معلمت همه شوخی و دلبری آموخت
به دوستیت وصیت نکرد و دلداری .

سعدی .


حکیم را به وصیت کردن حاجتی نیست . (قرةالعیون ).
|| سفارش کردن به کسی یا کسانی که اعمالی را پس از مرگ سفارش کننده انجام دهند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.