وضاع
نویسه گردانی:
WḌAʽ
وضاع . [ وَض ْ ضا ] (ع ص ) جعّال . (یادداشت مرحوم دهخدا). بسیار وضعکننده . || مؤلف و مصنف . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
وزاع . [ وُزْ زا ] (ع ص ، اِ) ج ِ وازع . (المنجد) (اقرب الموارد). رجوع به وازع شود.
وضعاً. [ وَ عَن ْ ] (ع ق ) از جهت ترتیب و از حیث نهاد و ساخت و از جهت جای و بنا. (ناظم الاطباء). || از جهت طرز و شیوه . (فرهنگ فارسی معین...