اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

وطنی

نویسه گردانی: WṬNY
وطنی . [ وَ طَ ] (ص نسبی ) منسوب به وطن . (ناظم الاطباء). ساخته و پرداخته ٔ وطن . || هر نوع پارچه ٔ بافت وطن . مقابل خارجی که در خارج از کشور بافند و آرند. پارچه ٔ معین از بافته های وطن . || درباره ٔ وطن . وطنیه .
- اشعار (قصاید) وطنی (وطنیه ) ؛ که در آن از وطن پرستی و حب وطن و وظیفه ٔ دفاع از آن سخن رود، مانند وطنیه های عارف و بهار و غیره .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
بی وطنی . [ وَ طَ ] (حامص مرکب ) صفت بی وطن . آوارگی .
صنایع وطنی . [ ص َ ی ِ ع ِ وَ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آنچه در کشور ساخته میشود. آنچه در وطن با دست صنعتگران وطن تهیه می گردد. مقابل صنا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.